تکریم ام‌المومنین(س) در شعرآئینی/ مادر سلام حال غریبت چگونه است؟ (بخش دوم)

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

صدای شیعه: دهم رمضان، سالروز وفات حضرت ام‌المومنین خدیجه سلام الله علیهاست؛ مناسبتی که اشعار گوناگونی از شعرای آئینی به آن اختصاص دارد و هر شاعری به مقتضای نگاه خود، عرض ادبی به ساحت این بانوی مکرّم دارد.

رحمان نوازنی از جمله شاعرانی است که این سوگ عظیم را از زبان فرزند حضرت خدیجه(س)، یعنی حضرت زهرا(س) روایت می کند:

مادر سلام حال غریبت چگونه است؟ 
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟

حالی غریب داری و در فکر رفتنی
دردی به سینه داری و حرفی نمی زنی

داری برای رفتن خود چانه می زنی
موی مرا به گریه چرا شانه می زنی؟

با دانه های اشک تو افطار می کنم
همسایه را ز داغ تو بیدار می کنم

همسایه ها برای تو پرپر نمی زنند
داری تو می روی و به تو سر نمی زنند

مادر بگو که مکه چه آورده بر سرت
که قد خمیده می روی از پیش دخترت

مادر! پدر غروب تو را گریه می کند
و خاطرات خوب تو را گریه می کند.  

او همچنین در شعر دیگری، با زبانی چنین شاعرانه می سراید:

 شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
شکسته قلب رسول و ندارد امشب خواب
کنار بستر مرگ یگانه امّیدش
گرفته زمزمه، «یا رب خدیجه را دریاب»

همانکه هستی خود را به هستی ام بخشید
همانکه سوخت به پای منادی توحید
همانکه گرمی پشت رسالت من بود
و می تپید برای نبوّت خورشید

در آن زمان که شب سرد کفر جولان داشت
زبان زخم عدو، تیغ تیز و بُرّان داشت
خدیجه مرهم دلگرمی ره ام می شد
به آفتاب وجودم همیشه ایمان داشت

همانکه درک مقامش مقام می آرد
و جبرئیل برایش سلام می آرد
همان سرشت زلال و مطهّری که خدا
ز نسل پاک و شریفش، امام می آرد

مقام و منزلتش را کسی چه می داند
شریک امر رسالت همیشه می ماند
قد خمیده و موی سفید او امشب
هزار روضه برای رسول می خواند

برای مادر ایمان سزاست گریه کنیم
و با سرشک امامان سزاست گریه کنیم
برای آنکه ز من هم غریب تر گردید
شبیه شام غریبان سزاست گریه کنیم

قنوت امشب زهرا فقط شده مادر
به روی سینه مادر نهاده سر، کوثر
الهی مادر یاسم غریب می میرد
غریب بود و غریبانه جان دهد آخر

محسن کاویانی نیز از شاعرانی است که در این راستا شعری دارد و در آن با اشاره به سال ارتحال حضرت خدیجه به «سال غم‌ها»(عام الحُزن) می سراید:

آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد

ثروت به پاهای تو افتاد و
از تو غرورش را گدایی کرد 

من هم کنار آسمان بودم
وقتی نماز نور را خواندی

در روزهای غربت و سختی
مردانه پای عشق خود ماندی 

بانو کسی دیگر نمی‌گوید
مردانگی در سیرت زن نیست

مردانگی ها را نشان دادی
مردانگی تنها به گفتن نیست  

با چشم خود دیدم برای او
سال عروجت سال غمها شد

شکر خدا آن روزهای سخت
زهرای تو ام ابیها شد

و در نهایت شعری تقدیم می شود از قاسم نعمتی که این شاعر آئینی در شعر خود، با اشاره به تاریخ ارتحال حضرت خدیجه(س)، اشاره ای هم به مقام شفاعت ایشان دارد:

خدیجه مادر مهدی(عج) امام حاضر ماست
کسی که چشم بصیرش همیشه ناظر ماست

من از خدیجه چه بگویم بدین بیان قصیر
گنه نباشدی که ز من، زبان کند تقصیر

به روز عشر ز ماه مبارک رمضان
گرفت جسم عزیزش مغاک در دامان

گرت نصیب شد ای جان گذر کن از کویش
که حس کنی به مشامت تو بوی مینویش

کند شفاعت سیمرغ گر به روز جزا
نباشدش غم دیگر چو جان دهد به قضا

انتهای پیام

صدای شیعه...
ما را در سایت صدای شیعه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار sedashia بازدید : 150 تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 ساعت: 19:48